Join this channel to get access to perks:
https://www.youtube.com/channel/UCdzx4555tCT_oaqqW1hN_8g/join
اصلاحات نیوز؛ عباس عبدی در پاسخ به نقد مطلب آصف بیات، جامعهشناس که پیشتر در روزنامه اعتماد منتشر شد در مطلبی با عنوان «اشتراکات و اختلافات اصلاح و انقلاب» نوشت: پس از انتشار گفتوگوی آقای آصف بیات جامعهشناس و متخصص جنبشهای اجتماعی منطقه، در روزنامه اعتماد، با نقل مستقیم یک پاراگراف از آن یادداشت، ایده ایشان را درباره انقلاب و اصلاحات نقد کردم. آقای دکتر بیات لطف کردند و پاسخی را در نقد آن نوشته و در تاریخ 21 آبان ۱۴۰۱ در همین روزنامه منتشر کردند و با استقبال از این نقد به درستی بر اهمیت گفتوگو در مسائل مهم سیاسی و اجتماعی تاکید کردند.
واقعیت این است که در کنار مواجهههای شدید در خیابان یا در رسانه یا در گفتوگوهای رو در رو، نیازمند گفتوگوهایی فراتر از این نیز هستیم و نه تنها باید از آن استقبال کرد، بلکه باید خواهان مشارکت همه کسانی که حرفی دارند، در این گفتوگوها شد. راه مفید و کمهزینه بیش از هر چیز از خلال این گفتوگوها بیرون میآید. امیدوارم این پاسخ اخیر نیز مشمول این قاعده شود.
1- بنده به رسم معمول هنگامی که مطلبی را نقد میکنم، ابتدا بخش موردنظرم را نقل میکنم تا مبادا خواننده را به برداشتی خلاف منظور یا منطوق نوشته به اشتباه بیندازم. به همین علت نیز در نقد پیشین خود پس از یک توضیح کوتاه پاراگراف آقای بیات را کامل نقل کردم، سپس به نقد گزارههای آن پرداختم. ایشان نیز در پاسخ بنده دوباره آن پاراگراف را نقل کردند که برای حضور ذهن خواننده بسیار خوب است، ولی بلافاصله به جای نقل قول مستقیم مطالب بنده، گزارههای نقدم را به این صورت ارایه کردهاند: «ایشان (عبدی) نوشتهاند که این گفته نادرست است چون اولا «اصلاحطلبان از قدرت رانده نشدهاند» بلکه بیعمل شدهاند و مسوولیتش را به شانه آقای خاتمی انداختهاند.
دوم اینکه اصلاحات شکست نخورده است، بلکه جنبش سبز شکست خورده است. مهمتر اینکه جنبش سبز با خیزش خود اصلاحات را تضعیف نمود، زیرا به امنیتی شدن فضای سیاسی و اجتماعی دامن زد. سوم اینکه اگر کسی از شکست اصلاحات صحبت میکند چرا از شکست انقلاب نمیگوید؟ در کجای این جهان انقلاب در زمانی کوتاه و با هزینه اندک تغییر نظام سیاسی را به ارمغان آورده است؟»
آقای بیات سپس با پرسشبرانگیز خواندن این گزارهها درباره دستاوردهای اصلاحات توضیحات خوبی داده و آن را تردیدناپذیر دانستهاند و متذکر شدهاند که به جز در حوزه اقتصاد توزیعی و عدالت اجتماعی که اصلاحات چیزی برای گفتن نداشت، سایر دستاوردها را مثبت دانستند و ایجاد امید در مردم را برای ادامه این روند نیز تاکید کردهاند که با این بخش از مطالب ایشان موافق هستم.
درباره آنچه که از متن بنده برداشت شده است، ایرادی جدی نمیخواهم بگیرم، ولی واقعیت این است که این گزارهها هنگامی که از متن خارج شود تا حدی مضمون متفاوتی هر چند کوچک پیدا میکند. ولی اهمیتی ندارد لذا به نکات اصلی نقد آقای بیات میپردازم. شاید نقل قولها بیش از اندازه شده باشد ولی ارزش خواندن دوباره را دارد ضمن اینکه ممکن است کسی متن اصلی نوشته ایشان را نخوانده باشد که در این صورت سعی کردهام آن را به خوبی بازتاب دهم. سعی میکنم همه نکات مطرح شده اصلی را پاسخ دهم، با این توضیح که طبعا با بخش مهمی از آنها موافق هستم و آنها را پاسخی به نقد اولیه خود نمیدانم.
تمامی اشتباهات هر دو حرکت اصلاحی و جنبش سبز قابل پیشبینی و قابل اجتناب بوده است. انداختن مسئولیت شکست خود به دوش حکومت، مسئولانه نیست، چون فرض ما بر این بوده که آنان مقابله خواهند کرد اگر راحت تن میدادند که دیگر نیاز به اصلاحات و جنبش دیگری نبود.
2-ایشان در ادامه متن خود به اقدامات جریان حاکم در مقابله با اصلاحات اشاره کردهاند، بحرانهای پیاپی، بستن مطبوعات، حادثه کوی دانشگاه، تضعیف مجلس و تحصن نمایندگان، بازداشت منتقدین و… را مصادیق رفتار جریان حاکم در مواجهه با اصلاحات برشمردهاند و متذکر شدهاند که «نتیجه این استراتژی ضد اصلاح خود را در انتخابات 1388 به وضوح نمایان ساخت. شگفتانگیز است که آقای عبدی به جای پرداختن به استراتژی ضد اصلاحات حاکمیت، جنبش سبز را مسوول «امنیتی کردن» فضای سیاسی معرفی میکنند. از دیدگاه من جنبش سبز چیزی نبود جز تجسد این فکر بین بسیاری از مردم که باید در مقابل این تهاجم همهجانبه علیه اصلاحات دموکراتیک مقاومت کرد، آن هم مقاومت مدنی از طریق اعتراضات خیابانی. ولی پاسخ دستگاه قضایی و امنیتی چیزی نبود جز خشونت گسترده علیه معترضین. بنابراین دوگانه کردن اصلاحات در مقابل جنبش سبز نادرست است.»
در اسفند سال ۱۳۷۹ با آقای خاتمی ملاقات کردم و گفتم که اگر شما معتقدید که اجازه نمیدهند کار کنید، پس چرا دوباره میخواهید نامزد شوید؟ این همان ایرادی است که حتی در سال ۱۴۰۰ هم بخشی از اصلاحطلبان متوجه عمق آن نشدند. به نظر من، اصلاحطلبی لزوما از تقابل و درگیری خیابانی یا حضور در انتخابات منجر به نتیجه نمیشود، بلکه اصلاحطلبی زمانی تحقق پیدا میکند که بار مسوولیتی را که متوجه قدرت است، برعهده نگیرد. حکومتی که گمان میکرد با حذف دیگران به مقصود خود میرسد، اکنون و فقط یک سال پس از یکدست شدن، مواجه با وضعیت خطیری شده است که در خواب هم نمیدید.
© Copyright Notification: This video is originally produced by IranTV on youtube (youtube.com/IranTV) and all rights are preserved for us. using our contents without permission results in our legal claim.