دريكي از جلسات، ملكه اعتضادي نيز شركت كرد وموضوع جلسه آن روز ، دفاع دكتر مصدق و وكيل مدافعش سرهنگ جليل بزرگمهر و رد ادعا نامه دادستان ارتش – سرهنگ حسين آزموده بود .
هنگامي كه مصدق باشور وهيجان از خدمات صادقانه اش به مردم و مملكت سخن مي گفت و دستهاي مرتعشش راحركت مي داد ، ملكه اعتضادي كه در رديف تماشاچيان نشسته بود از جا برخاست و با صدايي بلند ، رو به دكتر مصدق گفت : يك پير مرد سياسي كه مملكت را به پرتگاه سقوط كشانده، نبايد در دادگاهي كه به خيانت هاي او رسيدگي مي كند، بترسد وبلرزد.
دكتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گويندۀ اين جملات را شناخت و گفت: خانم! منارجنبان اصفهان ، قرنهاست مي لرزد و هنوز پا بر جاست.
از اين پاسخ صريح و ابهام دار ، اكثر حضار ، حتي رئيس و منشي هاي دادگاه نيز به خنده افتادند و “خانم ملكه ” با سر افكندگي بسيار در جايش نشست و پس از لحظاتي ديگر سالن دادگاه را ترك كرد .