اورمیه – Omid Tootian

lyrics & music : Omid Tootian

( اورمیه )

حیدر بابا این دنیا دروغ و فریبی بیش نیست
به جا مانده از نوح و سلیمان
فرزند انسان را به دنیا آورده و او را دچار درد و رنج می کند
هر چیزی را که می دهد باز پس میگیرد
مانند افلاطون که فقط یک نام خالی از او باقی مانده است

حیدر بابا آسمان سراسر باد و طوفان است
هر روزمان بدتر از دیروز است

مبادا از یکدیگر جدا شوید
خوبی و نیکویی را از ما گرفتند
و ما را به روزگار بسیار بدی دچار کرده اند

حیدر بابا جوانمردانت را به دنیا بیاور
نامردان را از پای دربیاور
در گردنه ها گرگها را بگیر و خفه کن
تا بره ها بتوانند با آسایش و شادی چرا کنند و پروار شوند

ای اورمیه ای سرزمین مادری من
ای شهر زیبایم
بسیار دلتنگ تو هستم ، ای شرف من

تو را در رویاهایم دیدم ، چرا دلتنگی میکردی ؟
چرا گریه میکردی ؟

تو را در رویاهایم دیدم ، چرا در آتش افتاده بودی و خون دل میخوردی ؟

تو را چه کسی دچار درد و رنج کرد ای شهر شاداب من ؟
تو را چه کسی اسیر دست نامردان کرد ای شهر زخمی من ؟

سینه ات شکافته شد ، دریاچه هایت خشک شد ، درناها گریستند

از کوههای با صلابت تو دیگر روخانه ها جاری نشدند ، آهوان گریستند

تو را در حسرت دیدم ، عاشقانت باقی نماندند ، دوستانت کجا هستند ؟
در کاظم داشی جوانمردان را گرد هم جمع کن و ستارخان را صدا کن
در کاظم داشی فرزندانت را گردآور و شیرمردانت را خبر کن

تو یار زیبای من هستی اورمیه
تو عزیز منی و برایم بسیار ویژه هستی
تو مادر و پدرم هستی
تو خانه و آشیانه ام هستی
تو خاک من و تمام خاطرات من هستی اورمیه

تو گذشته و آینده من هستی
تو تاج مملکت هستی اورمیه
تو عقل و فکر و اندیشه هستی
برخیز ای شهر قهرمان اورمیه