© Copyright Notification: This video is originally produced by IranTV on youtube (youtube.com/IranTV) and all rights are preserved for us. using our contents without permission results in our legal claim.
*images: from Getty images with permission.
وبسیایت گتی ایمیجز، که یکی از غنی ترین آرشیوهای تضویری در جهان را در اختیار دارد ، اخیرآ تصویری از یک رژه نظامی را منتشر کرده است که خبر ساز شده است. رژه ای که یوچنا کارلوس، خبرنگار فرانسوی، تحت این عنوان از آن یاد کرده است: روزی که پوتین از ایران متنفر شد! یعنی همان روزی که شاه ایران پوتین را تحثیر کرد.
به نوشته این خبرنگار، ماجرا از سال 1952 در لنینگراد آغاز میشود، دقیقاً 8 سال پس از محاصره لنینگراد. والدینش ماریا و ولادیمیر پوتین از محاصرهی شهر جان به در بردند. ولادیمیر پوتینِ پدر در آغاز روزهای جنگِ شوروی – آلمان در این نبرد بهشدت زخمی شده بود. اینها پدر و مادرِ رئیسجمهور آینده بودند: مرد و زنی معلول که از گرسنگی و قحطی در بستر مرگ افتاده و یک فرزند خویش را هم ازدستداده بودند (یعنی پسر دومی غیر از رئیس جمهور کنونی روسه که چندین سال پیش از جنگ در همان طفولیت مُرده بود). اما با معیارهایِ دورانِ پسا جنگ در شورویِ سابق، خانواده پوتین خوششانس بودند: آنها همدیگر را داشتند. محاصره را هم پشت سر گذاشته بودند . و جان سالم به در برده بودند. تا اینکه پوتین فرزند این خانواده بزرگ می شود و به نیروهای ک گ ب می پیوندد. همانجایی که در این غالب یک جا شاه ایران ، محمدرضا شاه پهلوی را می بیند. اما قبل از اینکه داستان این ملاقات را بشنویم، باید بدانیم که چه می شود که در این ملاقات پوتین از شاه فقید ایران کینه ای عمیث به دل می گیرد. برای درک بیشتر این داستان، باید ابتدا شخصیت او را بشناسیم، جوانی حدودا! 20 ساله که در مقابل پادشاه ایران احساس حقارت می کند. و دلیل آن به شرایطی باز میگردد که پوتین در آ« رشد می کند