Lyrics : Ardalan Sarfaraz
music : Omid Tootian
( خاکستر )
دور از تو جز خاکستری از من نمی ماند
میسوزم اما خانه ام روشن نمی ماند
هر آنچه میبینم به جز تو دیدنی نیست
ما را اگر چه فرصت دیدن نمی ماند
از بس که میبارد به سر سنگ مصیبت
فرصت برای زاری و شیون نمی ماند
از یار دیروزی به رسم یادگاری
جز جای زخم تیغ بر گردن نمی ماند
هنگامه و هنگام تشریفات عشق است
وقتی دگر پیراهنی بر تن نمی ماند
از رونق بازار شب پوشان هراسی نیست
خورشید در زندان اهریمن نمی ماند
آنان گذر کردند و اینان هم به زودی
جبر زمان این است و این ایمن نمی ماند
امروز را دریاب فردا را چه دیدی ؟
فردا نشانی از تو و از من نمی ماند