حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
https://www.patreon.com/deeppodcastiran
Instagram: Https://www.instagram.com/deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ــــــــــــــــــــــــ
پایان جنگ سرد
در دسامبر 1988، گورباچف با ریگان دیدار کرد و اعلام کرد جنگ سرد باید تموم بشه.
گورباچف تصمیم گرفت شوروی رو به سمت دموکراسی کامل پیش ببره. اون اعلام کرد انتخابات ازاد با حضور کاندیداهای مخالف باید در شوروی به وجود بیاد. همچنین اعلام کرد حضور نیروهای نظامی در کشورهای شرق اروپا رو کاهش میده و کشورهای شرق اروپا باید این حق رو داشته باشند که خودشون آینده کشورشون رو تعیین کنند. با این تصمیم عملا دکترین برژنف کنار گذاشته میشد.
اما انتخاب مردم هرگز کمونیسم نبود. با این اظهارات گورباچف به سرعت جنبش هایی در تمام کشورهای بلوک شرق آغاز شد.
در مجارستان در سال 1956، تانک های شوروی، معترضینی که خواهان دموکراسی در کشور بودند رو قتل عام کردند. ایمره نادی و دیگر رهبران انقلاب اعدام شدند. اصلاحات اقتصادی یه مدتی جواب داد ولی در نهایت به یک فاجعه تبدیل شده بود. حالا مردم خواهان پایان دادن به کمونیسم در مجارستان بودند. مجارها که مطمئن شده بودند، نیروهای شوروی به اونها حمله نخواهد کرد به سرعت به سمت یک حکومت دموکراتیک با انتخابات چندحزبی رفتند.
لهستانی ها هم از اصلاحات گورباچف استفاده کردند و اعتراضات به سیستم کمونیستی رو آغاز کردند. انتخابات آزادی برگزار شد و در ژوئن 1989، کومونیست ها فقط 1 از درصد آرای مردمی رو بدست اوردند.
به دنبال مجارستان و لهستان، مردم در چین هم به خیابان ها ریختند و خواستار دموکراسی و پایان دادن به سیستم کمونیسم شدند. اما دولت چین در میدان تیان آن من Tiananmen، تانک هاشو به سمت مردم فرستاد و همه رو قتل عام کردند. کاملا معلوم بود در زمینه اصلاحات رویکرد چینی ها اصلا شبیه رویکرد اروپایی ها نخواهد بود.
مردم شرق اروپا به وحشت افتادند. هونِکِر رهبر کمونیست آلمان شرقی، رویکرد چینی ها رو بسیار تحسین کرد. با وجود تظاهرات گسترده هونکر اصلا نمیخواست قبول کنه همه چیز تموم شده و شروع به سرکوب مخالفان کرد. اما در نهایت، افرادی از درون حزب کمونیست، هونکر رو برکنار کردند.
در 9ام نوامبر 1989 مردم در دو طرف برلین به سمت دیوار برلین هجوم بردند و شروع به تخریب دیوار برلین کردند. وقتی مساله به گورباچف اطلاع داده شد، گورباچف اعلام کرد با تخریب کامل دیوار موافقه. بدین ترتیب بزرگترین نماد جنگ سرد و دیوار آهنین فروریخت. آلمان غربی و شرقی به هم پیوستند و آلمان یک کشور واحد شد.
در چکسلواکی حزب کمونیست همچنان روی کار بود. 10 روز بعد از فروریختن دیوار برلین، مردم به خیابان ها ریختند. رهبران حزب کمونیست به سرعت استعفا دادند و چکسلواکی به دموکراسی دست یافت. بهش انقلاب مخملی گفته میشه. انقلابی که فقط در 10 روز بدون خون ریزی، از حکومتی کمونیستی به حکومتی دموکراتیک رسید.
ماه بعد و در دسامبر همون سال مردم در رومانی به خیابان ها ریختند. اما نیکولا چائوشسکو رهبر کمونیست این کشور حاضر به تسلیم نشد و به پلیس فرمان آتش داد. 73 نفر کشته شدند. در 21 دسامبر در جریان یک سخنرانی مردم شروع به اعتراض علیه چائوشسکو کردند. اون شب جنگ سختی میان مخالفین و پلیس درگرفت. با کشته شدن هزاران نفر، صبح روز بعد مردم ساختمان حزب کمونیست رو تصرف کردند. چائوشسکو و همسرش قصد داشتند با یک هلیکوپتر فرار کنند. اما موفق نشدند و به دست انقلابیون ترور شدند. با سقوط رومانی، شوروی کنترل تمام کشورهای اروپاییِ بلوک شرق رو از دست داد.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
شوروی در داخل مشکلات فراوانی داشت. اقتصاد در داخل نابود شده بود و مردم به سختی ابتدایی ترین نیازهاشون رو برطرف میکردند. شوروی از 15 جمهوری تشکیل شده بود. در پی نابودی اقتصاد و جداشدن کشورهای شرق اروپا از سلطه شوروی، حالا اکثر این جمهوری های داخلی خواهان استقلال بودند.
گورباچف اجازه تظاهرات مسالمت آمیز به مردم شوروی رو داد اما تظاهرات مستقیما حزب کمونیست رو هدف گرفت.
در جمهوری های استونی، لتونی و لیتوانی که در سال 1940 توسط استالین تصرف شده بود، تقاضا: جدایی کامل از شوروی و تشکیل کشور مستقل بود. در ماه می 1990، بوریس یلتسین رهبر پارلمانی جمهوری روسیه شد. یلتسین معتقد بود فروپاشی شوروی حتمیه و قصد داشت قدرت رو در روسیه بدست بگیره.
در این دوران صف های غذا در شوروی طویل تر شده بود و در قفسه های مغازه ها هیچ چیز پیدا نمیشد. گورباچف چند بار با بوش پدر ملاقات کرد. گورباچف میدونست با این اوضاع اقتصادی فروپاشی حتمیه. او از غربی ها درخواست یک وام کلان برای ساماندهی به اوضاع اقتصادی شوروی کرد. با وجود استقبال های گرم غربی ها از گورباچف، اونها با هیچ کمکی به شوروی نکردند.
در 19ام آگوست 1991 تندروهای کمونیست در ارتش شوروی یک کودتا علیه گورباچف ترتیب دادند تا به این اصلاحات پایان بدن. گورباچف دستگیر و به حبس خانگی رفت. اما با تظاهرات گسترده مردم و حمایت یلتسین از گورباچف، ارتش به مردم پیوست و این کودتا شکست خورد. گورباچف در 22 آگوست به قدرت برگشت ولی خیلی زود فهمید برنده اصلی بوریس یلتسین بود. حزب کمونیست شوروی منحل شد. گورباچف همچنان رییس جمهور شوروی بود اما بدون حزب کمونیست عملا هیچ قدرتی نداشت.
در 8 دسامبر 1991 در مینسک، رئیس جمهورهای سه جمهوری روسیه، بلاروس و اوکراین دور هم جمع شدند. اونها قراردادی امضا کردند و طبق این قرارداد اتحاد جماهیر شوروی برای همیشه از بین میرفت و بجاش هر جمهوری یک کشور مستقل میشد. بدین ترتیب شوروی به تاریخ پیوست و همینطور میخاییل گورباچف.
جنگ سرد تموم شد. به مدت 45 سال مردم ترس یک آخرالزمان رو حس میکردند. ترسی که هیچ وقت عملی نشد. معلوم نبود اگر بمب اتم و ترس این آخرالزمان نبود، نبرد دو ابرقدرت و نبرد دو ایدئولوژی به چه شکل پیش میرفت. شرق و قبل دوباره مانند سال 1945 با هم رفیق و متحد شدند.