Join this channel to get access to perks:
https://www.youtube.com/channel/UCdzx4555tCT_oaqqW1hN_8g/join
علی لاریجانی پس از پایان ریاستش بر مجلس، از سوی علی خامنهای به عنوان مشاور رهبر و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. او حالا یک سیاستمدار نه چندان بانفوذ است که باید روزگار را در یک نهاد مشورتیِ نه چندان مهم سر کند.
برآمدن علی لاریجانی در سیاست ایران و ریاستش بر مجلس، نمادی از برآمدن و قدرت یافتن خاندان لاریجانی بود، رفتن او از مجلس هم به جلوهای مهم از افول قدرت این خاندان تعبیر شده است.
این افول که در دو سه سال گذشته با افشاگریهای بسیاری علیه خانواده لاریجانی همراه بوده، ریشه در یک ماجرای مهم دارد.
صادق لاریجانی در حال گفتوگو با ابراهیم رئیسی در مراسم معارفه رئیس جدید دستگاه قضایی در اسفندماه ۹۷
بیشتر در این باره:
«لاریجانیزدایی» یا «دعوای زودهنگام رهبری»؟
صادق لاریجانی، برادر علی که اکنون رئيس مجمع تشخیص است، مرداد ۹۸ در بخشی از نامه تندش به محمد یزدی، افشاگریها و انتقادات علیه خودش را «بازیهای صداوسیما و برخی نهادهای دیگر» عنوان کرد و نوشت «پروژه بزرگتری در پس این القائات نهفته است».
این پروژهٔ بزرگتر را با نشانهشناسی تحولات سیاسی سالهای اخیر میتوان «رهبر نشدن صادق لاریجانی» نام نهاد. در پنج سال گذشته، بارها از صادق لاریجانی به عنوان یکی از جانشینان احتمالی علی خامنهای یاد شده بود.
از همین زاویه، جنگ و جدال طولانی احمدینژاد و یارانش با صادق لاریجانی، جنگ نیابتی هاشمی شاهرودی با لاریجانی بر سر رهبر آینده تفسیر میشد. شروع کننده این جنگ البته صادق لاریجانی بود. او وقتی به قوه قضاییه آمد، همین برداشت را درباره هاشمی شاهرودی داشت. برداشتش هم بیراه نبود؛ در کنار صادق لاریجانی، نام هاشمی شاهرودی نیز برای رهبری آینده مطرح بود.
به همین اعتبار بود که صادق لاریجانی جنگی پنهان را شروع کرد و با به حاشیه راندن کامل یاران هاشمی شاهرودی و تلاش برای بازداشت برخی از آنان، سعی کرد تصویری فاسد و ناکارآمد از مدیریت هاشمی شاهرودی بسازد.
با اوج گرفتن این جنگ از یکسو و دعوای احمدینژاد و علی لاریجانی از سوی دیگر، هاشمی شاهرودی کوشید تا با کمک احمدینژاد، یک ائتلاف جدید تشکیل دهد و جبران مافات کند.
طیف متنوعی که صادق لاریجانی در این نامه به آنها اشاره کرده، نشان میدهد که مخاطب اصلی نامه او تنها محمد یزدی نبوده و او مخاطبان مهمتری را با اشاره و کنایه در نظر داشته است.
بیشتر در این باره:
نامه صادق لاریجانی به محمد یزدی؛ نامها و کنایهها
این پروژه با مرگ هاشمی شاهرودی ناتمام ماند و لاریجانی هم در طی این درگیری موفق شد چند نفر از احمدینژادیها را به زندان بیندازد، ولی آنها در چند ماجرا، مانند حسابهای قوه قضاییه یا اتهام جاسوسی دختر صادق لاریجانی، ضربه کاری به موقعیت رقیب وارد کردند.
مرگ هاشمی شاهرودی اما پایان کار برای صادق لاریجانی نبود. ظهور ابراهیم رئيسی یک پیام روشن برای صادق لاریجانی داشت، اینکه مرگ شاهرودی بهمنزله مرگ همهٔ رقبا نیست.
ابراهیم رئيسی با بازداشت یک مدیر مهم دفتر صادق لاریجانی و برجسته کردن فساد قوه قضاییهٔ دوران لاریجانی، همان تصویری را از صادل لاریجانی ساخت که لاریجانی میخواست از شاهرودی بسازد.
بدین اعتبار میتوان گفت شانس و ظرفیت رهبر شدن صادق که میتوانست خمیرمایه قدرت بیشتر خانواده لاریجانی باشد، پاشنه آشیل این خانواده شد و حلقه قدرت آنها را بهشدت ضعیف کرد.
همین موضوع در سطحی فروتر گریبان حسن خمینی را گرفته است. او به عنوان نوه روحالله خمینی، نماینده خانواده پدریاش برای بازگرداندن عبای رهبری به باند خودشان است و در میان برخی اصلاحطلبان هم گزینه محبوب برای رهبری آینده است.
همین پتانسیل و انگیزه رهبر شدن حسن خمینی برای او تبدیل به یک دام شده و مخالفان قدرتمند او حتی از ورودش به مجلس خبرگان رهبری هم جلوگیری میکنند تا هیچ بستر سیاسی برای رشد او فراهم نشود یا تا حد ممکن و زمان لازم به تأخیر انداخته شود.
بیشتر در این باره:
خامنهای با صادق لاریجانی چه میکند؟
وجود این تهدید را میتوان درباره حسن روحانی هم تصدیق کرد. علیرغم تلاشهای روحانی برای همسویی حداکثری و فرمانبری از خامنهای، ظرفیت او یا حمایتهایی که از رهبر شدنش به چشم میخورد، روحانی را همواره در قامت یک خطر بزرگ برای دیگر رقبای مهم جلوه داده و آنها سعی میکنند در هیچ حوزهای به او اعتبار و شخصیت بالادستی ندهند.
© Copyright Notification: This video is originally produced by IranTV on youtube (youtube.com/IranTV) and all rights are preserved for us. using our contents without permission results in our legal claim.